من یک عذرخواهی به "خودم" بدهکارم !!
برای اینکه احساساتی بودم ،
به سلامتی اونی که هیچ وقت نمیتونی بهش زنگ بزنی اما دلت نمیاد شمارشو از گوشیت پاک کنی..
بــودن یــا نبــودن
چشــــمـامـو میبندمـــ . . .!
نمی خواهم کسی از مردن من با خبر گردد
نمی خواهم پدر برهم نهد چشمان بازم را
نمی خواهم که مادر سختی جان کندنم بیند
ولی ای دوست
اگر روزی رفیقی مهربان آمد
زتو پرسید فلانی کو...؟؟!
بگو در سنگر ناکامی و حسرت بسی جان داد
ولی تا لحظه آخر چنین می گفت:
امید من .....بود
بـلافـاصـله پـس از مـرگـم …
مـرا بـه خــاکــ نسپـاریــد؛
یعنی واقعا دوسش داره…
اما ….وقتی یه پسر بخاطر یه دختر اشک بریزه ،
یعنی دیگه هیچوقت نمیتونه کسیو مثل اون دوست داشته باشه
شــک نکــــن ...!
" آینــــده ای " خواهـــم ساخت که ,
" گذشتــــه ام " جلویــــش زانــو بزنــــد ...!
قـــرار نیـــســــت مــــن هــــم دلِ کس دیـــگری را بســــوزانم ...!
برعـــــکــــس کســــی را که وارد زندگیــــم میشــــود
آنـــقـــدر خوشبخت می کنــــم کـــــه
به هـــر روزی که جــای " او " نیـستـی به خودت "لعنـــت " بفـــرستـی
“کنج گلویم قبرستانی است پرازاحساسهایی که زنده بگورشده اند،
به نام بغض….”
عشق گم شده من …
نبودن هایی هست که هیچ بودنی جبرانشان نمیکند،وآدمهائی که هرگز
تکرارنمی شوند….
وتو آنگونه ای…
فقط همین…