باز رسیدیم به ایستگاه
بارون همه جا رو خیس کرده بود
شب بود...
راه زیادی رو پیاده گذرونده بودیم..
خسته بودیم گفتیم بقیه راه رو با اتوبوس بریم...
بخار از دهنت بیرون میومد...
خستگی رو توی چشمات میدیدم
یادته... عشقم بودی...
مث این فیلما کاپشن خودمو دادم بهت
... که به حساب سرما نخوری
با اینکه کاپشنمو دادم بهت ولی سرما نخوردم..
رسیدیم خونه
گذشت و گذشت و گذشـــــــــــــــــت...
حالا اومدم توی همون ایستگاه اینبار تنها بودم!!!
هوا سرد بود... ولی کاپشنم تنم بود...!!!
رسیدم خونه... جلوی آینه وایستادم یه چیزی نظرمو جلب کرده بود
یه سری موهای سفید لابلای موهای مشکیم بود...
یه چایی داغ بعدشم خواب...
صبح فردا رسید... حس بدی بود
سرما خورده بودم تنهای تنها...
سلام
ممنون میشم بیای واسه تبادل لینک
من : علی
http://taziyane2.blogsky.com
Amirreza:
سلااااااااام حتما دوست عزیز
مرسی از دعوتت
salam
khobi?
weblog khob o qashangi dari
man taze omadam to arse weblog nevisi
miai ham dige ro tabadol link konim?
Amirreza:
خوش اومدی دوست عزیز
مرررررسی از نگاه قشنگت
چرا ک نه
با کمال میل
از نردبان ِ موهایت که پایین می آیم،
در حیاط خلوت شانه هات …
مهمانم کن به نوشیدن ِ یک فنجان
لبریز از شراب سرخ لبت !
و راهی ام کن …
راه ِ زیادی نمانده
مقصد بعدی:
" ایستگاه اول قلب تو"
زخم زندگی ات منم
همه به زخم هایشان دستمال می بندند
تو
اما
به زخمت
دل بسته ای
پسرا سه جا از دخترا کم میارن :
۱ – نمره گرفتن از استاد
۲ – لایک گرفتن تو فیسبوق
۳ – تاکسی گرفتن تو خیابون